جیرجیرک در چند موقعیت داستانی پیش میرود: نوجوانیِ بابک که بهکلنجار رفتن او و پدرش برای فوتبالیست شدن میپردازد. جوانیاش که سربازیاش با جنگ همراه شده، کار روزنامه نگاریاش که با آشنایی با بنفشه همزمان است و باعث دستگیر شدناش در حوادث کوی دانشگاه میشود.